17 اسفند 1402 - 4:00 ب.ظ

نقد فیلم کاخ (The Palace) | سال سقوط پولانسکی

یاقوت نیوز- کاخ (The Palace)، شاید آخرین اثر پولانسکی باشد. فیلمی که قبل از هر چیز انتقال‌دهنده‌ی تفکرات سیاسی این فیلمساز است. هجوی علیه رهبران سیاسی.

یاقوت نیوز؛ -سوگند مختاری

کاخ جدیدترین و احتمالا آخرین فیلم رومن پولانسکی است. فیلمسازی پرحاشیه که در دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ در اوج زندگی هنری خود بود و درنهایت در سال ۲۰۰۲ با پیانیست‌اش توانست تا همیشه در صنعت فیلمسازی ماندگار شود. فیلم کاخ که برای اولین‌بار در جشنواره ونیز به‌نمایش درآمد صدای خیلی‌ها را بلند کرد. افراد حاضر در آن‌جا از حضور فیلم پولانسکی به‌خاطر پرونده‌ی تعرض حل نشده‌‌اش عصبانی بودند. با اینحال دیدن آخرین فیلم یک کارگردان مهم و زنده‌ی ۹۰ ساله برای بسیاری از منقدان و سینمادوستان می‌تواند اتفاق بسیار مهمی باشد.

پولانسکی را می‌توان فیلمسازی جهتمند در نظر گرفت. آن‌هایی که مولفانه می‌سازند و می‌نویسند، لاجرم در هر اثر به تکرار خود خواهند رسید. حال فیلم کاخ آخرین اثر این فیلمساز تصویری کمرنگ از کارنامه‌ی پولانسکی است. The Palace، بدون شک اثری سیاسی خواهد بود. پولانسکی اگر در پیانسیت فاجعه‌ی رخ‌داده در جنگ جهانی دوم را متوجه نازی‌ها می‌کند، در کاخ‌اش علت نابودی جهان حاضر را به دسته و تفکر دیگری نسبت می‌دهد. گویا این فیلمساز به‌خاطر گذشته‌ی تلخ و آوارگی‌اش از همه‌ی فرقه‌ها و ایدئولوژی‌ها بدش می‌آید و در آخرین اثرش در پی این است که عدم‌رضایت خود از رهبران مستبد جهان را اعلام کند. پولانسکی همه را شبیه نازی‌ها می‌بیند. هنگام تماشای این فیلم به‌دنبال قصه خاصی نباشید تنها پیام‌اش را درک کنید و از زرق‌وبرق‌اش لذت ببرید.

در ادامه داستان فیلم معلوم می‌شود

مدیر هتل در حال گرفتن جسد در فیلم کاخ
نقد فیلم کاخ (The Palace) | سال سقوط پولانسکی

قصه‌ی فیلم در اواخر دهه‌ی ۹۰ میلادی روایت می‌شود. شب سال نو است و یکسری ثروتمند عجیب در هتلی مجلل و واقعی واقع در رشته کوه‌های آلپ دور هم جمع شده‌اند تا آغاز سال ۲۰۰۰ را جشن بگیرند. روایت این فیلم باتوجه‌به پیشگویی‌های مربوط‌به سال ۲۰۰۰ اتفاق می‌افتد، زمانی‌که مردم دنیا منتظر آخرالزمان بودند. فیلم ایده‌ای بسیار ملموس و آشنا دارد و شبیه‌اش نیز در آثاری مثل وایت لوتوس و مثلث غم تکرار شده است. همان‌طور که در ابتدای این مطلب گفته شد، لازم نیست در این فیلم به‌دنبال چیزی بگردید فقط کافی است از آن بدون هیچ دلیلی لذت ببرید تا حالتان بد نشود!

چیزی که در این نمایش به‌چشم می‌آید این است که پولانسکی تمام تلاش‌اش را به کار برده است تا پشت استعاره همه‌ی حرف‌هایش را بزند و تا حد ممکن با تماشاگر روبه‌رو نشود

کاخ فیلمی بدون قصه و پیرنگ است. هیچ خط داستانی مشخصی در اثر وجود ندارد و تماشاگر نمی‌داند آنچه که در حال دیدن‌اش است، دقیقا به‌دنبال چه چیزی می‌گردد. تعداد زیادی کارکتر همراه‌با داستان‌های شخصی‌شان در کاخ حضور دارند. یکی‌شان جراح پلاستیکی است که خانم‌ها دورش جمع می‌شوند، دیگری بازیگر فیلم‌های بزرگسالان است که در گذشته قسمتی از بدنش را بیمه کرده، تعدادی خلافکار روس، پیرمردی با همسر بسیار جوان‌اش و زنی که سگ‌اش انگل گرفته است. اما چیزی که در این نمایش به چشم می‌آید این است که پولانسکی تمام تلاش‌اش را به کار برده است تا پشت استعاره همه‌ی حرف‌هایش را بزند و تا حد ممکن با تماشاگر روبه‌رو نشود.

فیلمساز همه‌ی این آدم‌ها را بدون پرداخت منسجمی کنار یکدیگر جمع کرده است. زمان زیادی برای آن‌ها وجود ندارد و کارکترها نمی‌توانند چالش‌های دراماتیکی خاصی را از سر رد کنند. درواقع هرکدام از این کارکترها برای خودشان تک ایده‌هایی هستند که در یک مجموعه و روایت بزرگتری قرار دارند. مخاطب به محض اینکه می‌خواهد با شخصیتی خو بگیرد و وارد قصه‌اش شود، گارگردان دوربین‌اش را برمی‌دارد و به‌سراغ شخصیت دیگری می‌رود. شخصیت‌های او چیز زیادی برای ارائه ندارند و نمی‌توان هدف خاصی را از خلق‌شان بیرون کشید و باهاشان ارتباط دراماتیکی برقرار کرد.

آقای کراش در حال صحبت کردن در فیلم کاخ
نقد فیلم کاخ (The Palace) | سال سقوط پولانسکی

مثلا وقتی که افراد مافیای روس به‌همراه آن چمدان‌های بزرگ به کاخ می‌رسند و درخواست دریافت یک گاوصندوق بزرگ را دارند، تعلیقی جذاب شکل می‌گیرد و مخاطب منتظر این است که دراین‌میان اتفاقی بیفتد یا اطلاعاتی راجع‌به این افراد داده شود. اما اصلا چنین اتفاقی نمی‌افتد و ما در انتها تنها شاهد ردوبدل کردن پولی هستیم که نمی‌دانیم برای چیست. شاید اگر فیلمساز زمان بیشتری را به این گروه اختصاص می‌داد، هجو شکل‌گرفته برایشان جذاب‌تر به‌نظر می‌رسید. جالب اینجا است که شرایط برای دیگر کارکترها وخیم‌تر است. اگر مافیای روس با خود تعلیقی جنایی همراه دارند، دیگر ساکنین هتل آن را هم ندارند.

حال در میان فیلمنامه‌ی شلوغ و آشفته‌ی پولانسکی یک مفهوم و یک دیدگاه قدعلم می‌کند. کاخ همانند فیلم مثلث غم که توانست جایزه نخل طلا را ببرد، به هجوی از طبقه‌ی مرفه و تقابل‌اش با طبقه‌ی پایین‌دست می‌رسد

آقای کراش یا آن خانمی که جسد همسر مسن‌اش را به تماشای آتش‌بازی می‌برد، تنها در حد چند خط پرداخت می‌شوند و هیچ خصوصیت دراماتیکی نصیب‌شان نمی‌شود. این کارکترها گویی هر کدامشان از فیلمی به کاخ پولانسکی آمده‌اند. شخصیت‌هایی که با یکدیگر هیچ ارتباطی پیدا نمی‌کنند و با چالش خاصی نیز همراه نمی‌شوند. مسافران این هتل از حیث پیرنگ معلوم نیست که به‌دنبال چه چیزی هستند و فیلم چه هدف مشترکی را برایشان دنبال می‌کند. تنها چیزی که دراین‌میان خود را نمایان می‌کند آن ترس مشترکی است که همه‌شان نسبت به پایان دنیا دارند. اما سؤال اینجا که این ترس مشترک چقدر مسافران کاخ را به یکدیگر نزدیک کرده است؟ و آیا سال ۲۰۰۰ معروف توانسته باعث خلق قصه‌ای منسجم شود؟ که قطعا پاسخ هر دو سؤال خیر است.

حال در میان فیلمنامه‌ی شلوغ و آشفته‌ی پولانسکی یک مفهوم و یک دیدگاه قدعلم می‌کند. کاخ همانند فیلم مثلث غم که توانست جایزه نخل طلا را ببرد، به هجوی از طبقه‌ی مرفه و تقابل‌اش با طبقه‌ی پایین‌دست می‌رسد. فیلمساز طبقه‌ی ثروتمند از خودراضی را به مصرف‌گرایی و پوچی ناشی از رویه‌های غیرمسئول‌اش محکوم می‌کند. از دادن خاویار به سگ گرفته، تا بیهوش شدن همسر سفیر روی خاویار تا رابطه‌ی سگ و پنگوئن گرفته تا حل کردن مشکل خنده‌دار زنی که همسر مسن‌اش فوت کرده است، همه‌وهمه پرداخت‌های ظریفی هستند برای به‌تصویر کشید این مفهوم سیاه.

مدیر هتل در حال صحبت کردن در فیلم کاخ
نقد فیلم کاخ (The Palace) | سال سقوط پولانسکی

هجو دیگر فیلمساز در این اثر متوجه روس‌ها و شخص پوتین است. پولانسکی در آخرین اثر خود تنها به مضمون اهمیت می‌دهد و برایش فرقی ندارد که روایت کاخ از لحاظ دراماتیکی اثری استاندارد است یا خیر. در سال ۲۰۰۰ و درست زمانی‌که قرار است جهان وارد قرن بیست‌ویکم شود، پوتین به قدرت می‌رسد و مظلوم‌نمایی می‌کند. فیلمساز در اینجا با استعاره‌ای ظریف پایان دنیا را مصادف با روی کار آمدن پوتین می‌بیند. شاید به‌همین دلیل نیز باشد که کارگردان برای قلدران روسی و سفیرشان پرداخت بهتر و بیشتری را در نظر گرفته است. حتی زمانی‌که سفیر روس در گاوصندوق متعلق به جنگ جهانی گیر می‌افتد و مدیر هتل آن را مشکلی برای روس‌ها می‌داند، دیدگاه پولانسکی به اوج خود می‌رسد و مخاطب دلیل ساخت این فیلم را درک خواهد کرد. پولانسکی در سال سقوط خود علیه دروغ‌های پوتین فیلم ساخته است!

پولانسکی در آخرین اثر خود تنها به مضمون اهمیت می‌دهد و برایش فرقی ندارد که روایت کاخ از لحاظ دراماتیکی اثری استاندارد است یا خیر

فیلم کاخ، از لحاظ سبک بصری اثری پرزرق‌وبرق و جذاب است. شبیه کمدی‌های دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ می‌ماند و بهشتی را در چشم مخاطب به‌تصویر می‌کشد. این فیلم از این جهت چیزی کم ندارد و می‌تواند خستگی ناشی از عدم وجود قصه‌ای قدرتمند را تعدیل کند. از طرفی نیز بازی‌های جذاب آن در نوع خودش قابل اعتنا است. الیور مازوچی در نقش مدیر هتل که گویی مضحکه‌ی یکسری ثروتمند عجیب‌وغریب شده و از دست‌شان به ستوه آمده است خیلی خوب ظاهر می‌شود. او با ظرافتی خاص این کارکتر عاقل اما درمانده را به‌تصویر می‌کشد، کسی که باید کلاه بوقی بر سرش قرار دهد و در نقش نعش‌کش نیز ظاهر شود.

کد خبر: 88833

نویسنده: سوگند مختاری

منبع: زومجی

برچسب ها: , , , ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0