13 آذر 1402 - 4:18 ب.ظ

مگس صنایع در کوزه بی برنامگی وزیر افتاد

اشتغالی که نیست، ادعایی که هست، برنامه ای که نیست!

شل کن سفت کن های وزیر صنایع این روزها دست مایه طنز بسیاری از طنازان و نکته سنجان و نقل محافل صنعتی و اقتصادی شده ، اما پایه تمام این محافل پس از تلخندهایی که می زنند، یک جمله است و آن هم این که "گریه من از خنده غم انگیزتر است!"

یاقوت نیوز؛ به قلم رضا صالحی‌پژوه

این روزها قَمر صنایع وتولیدکنندگان به گونه ای در عقرب افتاده که گویی مگسی به خمره عسل فرو رفته و دست و پا زنان برای بقا تلاش می کند و این تلاش بی ثمر را دردی نیست، بلکه درد آن جاست که رهگذران از کنار این تلاش بی ثمرِ بقا و فنا عبور می کنند و سری به نشانه حسرت تکان می دهند و دوست دارند جای آن مگس بودند که با سر به خمره عسل افتاده است!

و این حکایت تولید کننده است.

مردانی که با هزاران مانع تراشیده و نتراشیده و خراشیده ونخراشیده از جمله بازار متلاطم ارز و دلار، نبود ارز مواد اولیه، اشتغال ناپایدار، بازار وسیع قاچاق و … دست و پنجه نرم می کنند، و حالا باید با غول بی شاخ و دم بی ثباتی تصمیم های مدیریتی نیز پنجه در پنجه شوند.

از نمونه های بارز آن نیز اظهارات گاه و بیگاه آقای وزیر صنایع است که حال وزارتخانه اش به دنده ای بستگی دارد که صبح از روی آن برخاسته است، این را من نمی گویم، همه آن هایی می گویند که با این تصمیمات قرار است معاش هزاران نفر از کارگران و نیروهای انسانی خود را تضمین که پیشکش، تامین کنند.

حتی شنیدم در یک فقره، ننه جان مرحومه یکی از سیاسون مشهور و قدیمی ایران هم که در زمینه تورم اشراف ژرفی داشت، به این فقره نیز اشاراتی داشته است!

به طور نمونه فقط باید بگویم که آقای وزیر صنایع روزی که قرار بود اعتماد مجلسیون را در انبان خود بگذارد، در جمع آن همه مجلسی آدم گفت: ” آی ایها المسلمون و المسمات و اقلیون و الاکثریون، ما کالایی را از هیچ بلادی اعم از کفر و غیر کفر وارد نمی کنیم، مگر آن که به ازای آن کالایی را صادر کنیم!” اما چیزی نگذشت که در چند مصاحبه با جارچی باشک هایی که میکروفن های نوک مخملی رنگین خود را مقابلش گرفته بودند، ذوق زده ، کمی به بالا و اندکی به زیر جَست و صدایی در گلو صاف کرد و گفت: “ما باید برای رقابتی کردن بازار، واردات را آزاد کنیم! ما دست کسی که قدم در مسیر واردات بگذارد را می بوئیم” چندی بعد همین شخص با همین ابعاد و حجم در یک برنامه تلویزیونی پرزرق و برق دوباره صدایی در گلو صاف کرد و گفت: “چه کسی بود که گفت واردات باید آزاد شود؟ ما دست هر آنکس که بخواهد واردات را ـآزاد کند می خارانیم!!” و القصه دوباره همین شخصِ شخیص و مقام منیع وزارت وصدارت و کسوت و شهرت افاضات فرموده اند که ” باید درب کشور را به روی واردات بگشاییم تا هوایی تازه شود و نفسی به سلامت فرو رود و به صلابت برآید شاید این آلودگی هوا را نیز چاره ای باشد از نوع چِمچارگی!”

آقای وزیر ، با این همه درایت و ثبات در مدیریت، کارآفرینان به حدی از عرفان و معرفت رسیده اند که برای خودشان موضوعی را تعریف می‌کنند، بعد حسابی می خندند و در حین خنده چندین بار روی ران هایشان می کوبند و آخر دست هم از خودشان می پرسند جان من؟!!

حالا شما خود قضاوت بفرمایید با این حد از خود تحریمی که نتیجه بی ثباتی در تصمیم گیری هاست، دیگر نیازی به تحریم های خارجی هست؟

دیگر زیاده عرضی نیست غیر از ملال دوری شما که ان شاالله با خروج شما از کاخ عاجتان وقدم زدن دوشادوش مردم در کوچه و بازار، آن هم میسور و ممکن خواهد شد.

 

کد خبر: 85042

نویسنده: رضا صالحی‌پژوه

منبع: یاقوت نیوز

برچسب ها: , , , , , ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0