20 تیر 1401 - 2:26 ب.ظ

نقد نمایش کافه لکانطه

کنسرت نمایش لُکانطه با کارگردانی مشترک ساقی عطایی و علی اصغری با حضور  امیر غفارمنش، مهدی یغمایی، فرزاد حسنی، حسین پورکریمی، فرنوش نیک‌اندیش و آذین رئوف ایفای نقش می‌کنند.

کنسرت نمایش لُکانطه با کارگردانی مشترک ساقی عطایی و علی اصغری با حضور  امیر غفارمنش، مهدی یغمایی، فرزاد حسنی، حسین پورکریمی، فرنوش نیک‌اندیش و آذین رئوف ایفای نقش می‌کنند.

لقانطه یا لکانطه به معنی کافه و رستوران در زبان عثمانی است

نام کافه رستورانی در تهران قدیم. یک زن استانبولی نخست آن را در لاله زار دایر کرد، سپس به بخشی از باغ و عمارت نظامیه در جنوب میدان بهارستان انتقال یافت. در ۱۳۳۵ق برپا بود.

عالی ترین رستوران تهران بود و با انواع غذاها و دسرها و شیرینی ها از مشتریان پذیرایی می شد. و شاید همین نام گذاری  هم برای  این نمایش در مخاطب کشش ایجاد می کند.

زمان روایی داستان مربوط به سالهای 54 تا اوایل انقلاب است در کافه ای به نام لکانطه و در بین 3  رفیق و یک دوست  و داستانهای عشقی میان آنها که مفهومی از عشق، وفادارای ، رفاقت و حتی تنفر و خودخواهی را یادآور می شود.  درونمایه داستان مبتنی بر عشق و رفاقت است.

روایت  مثلث عشقی میان مرتضی و  ژاله و بابک که در نهایت با جوانمردی  بابک و عقب کشیدن به نفع رفیق خود  مفهومی زیبا از رفاقت را باطعمی  حزن انگیز یادآور می شود  شاید بتوان این نمایش را قصه زندگی بابک شمرد.

شخصیت بابک  از همه پر رنگ تراست  و مخاطب می تواند  با او همزاد پنداری کند بابک با بازی فرزاد حسنی گاهی خیلی باور پذیراست و گاهی هم رگه هایی از قیصر  فیلم های فارسی را به یاد مخاطب می آورد وکمی اغراق آمیز می شود اما  مخاطب در کل  با شخصیت اصلی داستان  تا پایان  همراه است . هنگامیکه بابک ازدواج خودرا با ژاله منتفی می کند و به اومی گوید مرتضی اورا دوست دارد نقطه اوج داستان شکل می گیرد.برخورد ژاله از اینجا به بعد بسیار خام و بچه گانه نشان داده می شود.و گاهی هم اغراق آمیز شاید باید اینگونه باشد که شخصیت بلاتکلیف را به درستی نشان دهد.

از ابتدا تا انتها مفهوم نمایش این است که هر کسی از دیدگاه خودش به عشق نگاه می کند که در کل می خواهد به  مخاطب بگوید عشق واقعی اینها نیست گذرا ،معاوضه و معامله نیست.

 

 

از ویژگی های  مخاطب پسند این نمایش همراه شدن مهدی یغمایی  و اجرای  ترانه های  خاطره انگیز در بین صحنه های  نمایش است و سبک جدیدی که این روزها خیلی هم باب شده به نام کنسرت نمایش را  ایجاد می کند.

صحنه های کوتاه و زیاد  و فلاش بک   به  صحنه و خاطرات  از ایرادات این نمایش است . کاراکتر نباید  به صراحت بگوید چند سال گذشته  بلکه با افکت های ویژه  یا صدای فکر یا ابزارهای دیگر می توان  به این قضیه اشاره کرد . دکور صحنه بسیار ساده ولی مناسب است و نشاندهنده ی کافه رستوران قدیمی است.

ریتم و تمپو  در نمایش به درستی انجام پذیرفته و فقط در یکی دو صحنه  از اعتدال و همسویی با هم خارج می شوند.  و این در صحنه های آخر و تقابل مهتاب و …می توان حس کرد.

در کل نمایشی جذاب و خاص مارا با خود به  حال و هوای دهه پنجاه می برد.

نقد: شبدیس بختیاری

کد خبر: 71975

نویسنده: شبدیس بختیاری

برچسب ها: , ,

ارسال دیدگاه

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

  • مجموع دیدگاهها: 0
  • در انتظار بررسی: 0
  • انتشار یافته: 0