مرثیهای در خصوص روابطعمومی و بحرانها
مدت زمان زیادی است که با روابطعمومی آشنا هستیم. خیلی خیلی زیاد، بعید میدانم که حضور بیش از 70 ساله رسمی این جایگاه در کشور کم باشد. همچنین اگر عقبه تاریخی مطبوعاتی را در نظر بگیریم شاید نزدیک به 160 سال اندکی بیش و کم.

یاقوت نیوز؛ مهدی محسنینیا
نزدیک به 50 سال پیش ایجاد تشکلهای مرتبط با روابطعمومی در کشورمان آغاز شد. در ابتدای امر این نوع از تشکلها با حضور اساتید بزرگ این حرفه شکل گرفتند تا جایی که به مرحله رسمیت برسند و این اتفاق 30 سال پیش با شکلگیری انجمن روابطعمومی محقق شد. در ادامه هم راه به جایی برد که چندین تشکل موازی کنار هم شروع به فعالیت کردند.
یازده سال پیش این فعالیتهای تشکلی بالاخره پاسخ داد و به بهانه روز ملی ارتباطات، روابطعمومی نیز جایگاهی را در تقویم به خود اختصاص داد تا شاغلان این بخش هم بتوانند روزی را برای تبریک به یکدیگر داشته باشند.
خوب است و خوشحالیم؟؟!!!
هر سال شعاری دارد و هر شعار تفکری را دنبال میکند تا بتوانیم این رویکرد را از قالب یک همگرایی متمرکز تبدیل به فعل کنیم. حال چقدر این اتفاقات میافتد بماند. آیا ما تا چه حد موثر هستیم هم بماند. میخواهیم دور هم باشیم که آن هم راههای دیگری دارد.
نوع نگاهی که به جامعه روابطعمومی در کشور ما میشود، یک نوع نگاه حاوی یک علامت سوال بزرگ است که شوربختانه تمامی مدیران ارشد احساس میکنند پاسخ آن را میدانند، (بله فقط احساس میکنند آخر در کشور ما پاسخ سوالهای بزرگ پاک کردن صورت مسئله است) تنها پاسخ ایشان عدم توجه به فعل تجربه در این پست است و تنها ملاک انتخاب را دوستان نزدیک خود میدانند. که نتیجه آن نگاهی سیاست زده به جایگاه روابطعمومی سازمانی شده است.
آگاه شویم
با مقدمهای که گفته شد آیا نیاز به فعالیت تشکلی مناسب در حرفهی روابطعمومی نیست؟
آیا وقت آن نرسیده که مدیران ارشد را آگاه سازیم؟
خوب میدانیم که بیشتر مواقع نرود میخ آهنین در سنگ، اما آنچه گفتنی است را باید گفت. شاید نتوانیم راهگشایی را انجام دهیم اما مطمئنا راهی در دل مغز سنگی برخی مدیران باز خواهیم کرد. شاید یکی از اصلیترین مواردی که بایستی در فعالیتهای تشکلی گنجانده شود، همین آشنایی عمومی صحیح از رشته و کار ما است. که به شدت در 30 سال گذشته در آن ضعیف عمل کردهایم.
چراییهای روابطعمومی
مدیران ارشد به دنبال حفظ صندلی خود، اولین راهکاری که دارند ایجاد دایره امن در اطراف خویش است. حال احساس ایشان این است که با ایجاد فضای تفکری یکدست خالی از تجربه، میتوانند این دایره را تنگ و تحت کنترل داشته باشند. اما دریغ از این تفکر که جایگاه روابطعمومی چه در سطح کارشناسان مختلف و چه در سطح مدیریت کاری است که تجربه را در وحله اول میطلبد. چه بسا مدیران روابطعمومی که در تضاد فکری با مدیران، بحرانی را از سر مجموعه و مدیر رفع کردهاند و باعث تشویق مدیر خود شدهاند.
این امر تنها با آشنایی مدیران با فعالیت دقیق متخصصان روابطعمومی میسر است ولاغیر. که این وظیفه اول و در راس امور تشکلها باید قرارگیرد.
تخصصگرایی در روابطعمومی
در سازمانها و ارگانهای تخصصی که نیاز هست شخص مدیر روابطعمومی تخصص خاصی که در ارتباط مستقیم با مجموعه است را داشته باشد، مثل سیستمهای پزشکی، مجتمعهای مهندسی و از این قبیل، نکته اصلی که باید توسط آن مدیر رعایت شود حفظ امور تخصصی این حوزه در بین افراد متخصص است. اینجا، آنجایی است که رفیق بازی قطعا چشم اسفندیار آن مدیر روابطعمومی خواهد شد و باید در زمانی نزدیک منتظر فجایع عمیق باشد. نیاز اصلی ما رساندن این آگاهی به بخش مدیران ارشد سازمانها است.
جمعبندی
در پایان باید بگویم که فصل نوین روابط عمومی آغاز شده و دیگر در کمتر فضایی شاهد آن هستیم که کسی با تحصیلات غیر مرتبط و یا به صورت غیر تخصصی در جایگاه روابطعمومی خدمت کند، که این فصل از تغییر رویکرد نیز از تلاشهای متفکرین این حوزه در سالهای اخیر است. حال باید در گام دوم به سمتی حرکت کنیم که مدیران هم از نگاه سنتی به بخش روابطعمومی دست بردارند و این جایگاه مدیریتی تجربه محور را فدای نگاه سطحی خود نکنند.
پایان کار
چه بسا مجموعههای قدرتمند روابطعمومی که با نگاه سطحی مدیران ارشد تبدیل به منفعلترین بخش اداره شدهاند و چه نیروهایی خوبی که با این نوع نگاه از محیط اصلی خود ترد شدند. باشد که امسال به کنشی مثبت در این رویکرد برسیم.
نویسنده: مهدی محسنی نیا
منبع: یاقوت نیوز
ارسال دیدگاه
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد